فیلم آموزشی شماره ۱۱

توضیحات و متن ویدئو:

موضوع این هفته ما مربوط به  وضعیتی می شود که خانم وکیل و دستیارش در او قرار گرفتند.

انتخاب بین اجرای عدالت و منافع شخصی و خانوادگی.

داستان چی بود؟‌

شرکت مقابل  خانم وکیل متهم هستش که با فساد ،داروهای بیماری  های کودکان خاص را وارد  کشور کرده و موجب صدمات جبران ناپذیری به اونها شده است. هیات منصفه هنوز  به تصمیم نرسیده و نیاز به ادله بیشتری هست. مثلا شاید یک شاهد می  تونست نتیجه پرونده را تغییر بده

متهم که خودش می دونست چه کار کرده به شاکی پیشنهاد می کنه، تا در قبال دریافت خسارت چند میلیون دلاری ،‌رضایت بده و پرونده مختومه بشه.

خانم وکیل خیلی موافق نبوده، اما به هر حال مسولیت تصمیم گیری با موکلینش بود. در جلسه با اونها، جنجالی به پا شد. بعضی موافق و تعدادی هم مخالف بودند. اما به هر حال اکثریت با پیشنهاد موافق بودند. خانم وکیل هم چاره ای جز ادامه مذاکره نداشت.

در همین زمان بود که دستیار خانم وکیل،‌آنا،‌متوجه شد که خواهرش به عنوان آشپز برای شرکت متهم کار می کرده و شاهد زد و بندهای اونها در زمان واردات کالا بوده. عوامل متهم  که تنها شاهد خودشون را  از قبل تحت نظر داشتند،‌به صورت اتفاقی اون را با آنا می بینند. اونها فکر می کنند که اون زن قصد داره که به عنوان شاهد اطلاعات خودش را در اختیار طرف مقابل قرار بده. اونها نمی دونستند که ان دو تا با هم  خواهر هستند. برای همین با کشتن فجیع سگ شاهد به اون پیغام دادند که شهادت و بیان آنچه که دیده عواقب وحشتناکی را برای اون داره.

به  هرحال  آنا خواهرش را متقاعد می کنه که  به عنوان شاهد در دادگاه حاضر بشه. خانم وکیل هم تصمیم می گیره تا موکلینش را متقاعد کنه تا از توافق صرفنظر کنند و با وجود شاهد جدید ، شکایت  خودشان را ادامه بدند.

دانشجویان عزیز رشته حقوق ، همکاران محترم  وکیل و کارآموزان ارجمند وکالت

ملاحظه می فرمایید که این داستان را می شود از دو منظر بررسی کرد:

اول: خانم وکیل بود. قرارداد حق الوکاله او درصدی از محکوم به بود. نفع شخصی او  این بود که توافق نهایی کنه ، اما در عوض سعی کرد تا با صحبت با موکلینش، اون ها را راضی به ادامه شکایت کنه. تا عدالت اجرا و قانون در مورد مفسدین اعمال بشود

دوم: دستیار وکیل بود.  آنا بین حفاظت از خواهرش و سکوت& و اجرای عدالت، دومی را انتخاب کرد.

نکته تاثیر گذار این بود که هر دو وکیل از توافق سود می بردند، اما ترجیح دادند تا به وظیفه خودشون به عنوان وکیل عمل کنند .

بله عزیزانم دادگاهی بالاتر از دادگاه عدل وجود داره و آن دادگاه وجدان بیدار همه انسانهاست

اما شاید بخواهیم بدونیم چرا آنا را با لباسی خونین درستگیر کردند

تا برنامه بعد همراه من باشید

خدانگه دار