اندرز دوم – دهکده ای کوچک به نام دنیا

حدود دو سال قبل یکی ازدوستان که از معاونین یکی از شعب بانک بود به من مراجعه کرد و گفت که آشنایی داره و نیاز به مشاوره حقوقی درخصوص موضوعی دارد. مهندس جوانی که نتوانسته بود دانشگاه را به پایان برساند به همراه ایشان به دفتر من آمدند. جوان مودب و شایسته ای بود. اما حساس و بسیار محتاط و تا حدی بد بین به نظر می رسید.

این جوان صاحب اختراعی در ساخت سیگار مصنوعی بود که می توانست باکتری و میکروب های درون ریه انسان را تخلیه کند. به خاطر این اختراع دولت آمریکا به وی تابعیت داده بود. ایشان همچنین  چندین میلیون دلار بابت فروش اختراعش به دست آورده بود. فردی با تابعیت افعانستانی که خود را دلال ارز معرفی کرده بود با توسل به مانورهای متقلبانه ایشان را مغبون نبوده بود و از اینرو می خواست از وی شکایت کند. به هر دلیل و بعد از چهار جلسه با وی به توافق نرسیدیم. بعدها شنیدم که ایشان همزمان با تعدادی از وکلا مذاکره  و در نهایت پی گیری حقوق خود را از طریق ایشان انجام و تسریع نماید.

برای اعلام نظر به ایشان و پذیرفتن کار ایشان ساعتها من و تیم تخصصی در زمینه امور مالی و ارزهای خارجی مطالعه و بررسی حقوقی را انجام داده بودیم. ایشان در ابتدا خود را مایل نشان دا بهگونه ای که انعقاد قرارداد قطعی به نظر می رسید. براساس مرامنامه کاری ام تمام زوایای پرونده را برای ایشان توضیح دادم و حتی راهکارهای حقوقی را در اختیار ایشان قرار دادم. پرونده دارای ابعاد مختلفی بود. موضوع تعداد چک صادره از بانک های آمریکایی که در دست طرف دعوا بود. موضوع ارز و پول های خارجی نیز در این میان مطرح بود. مساله وقوع جرم در حوزه بین الملل و تعارض بین حاکمیت دولتهای ایران، آمریکا و افغانستان و کشورهای دیگر احتمالی نیز وکلا را در طول رسیدگی به چالش می کشید. تمام این موضوعات را بررسی نمودم. ابعاد احتمالی و مفروض آن را مدنظر قرار داده و بر آن اساس ضریب موفقیت، دادگاه صالح، قانون صالح و ظرفیت های متصور را در قالب پورپوزالی تهیه و به ایشان تقدیم نمودم. اما در نهایت ایشان از موضوع صرفنظر و تلفنی به واسطه خویش اعلام کردند که از ئی گیری موضوع منصرف شده اند. ساعتها من و تیم حقوقی ما روی این پرونده کار کرده بود. اما حتی حق المشاوره ساعتها کار بر روی پرونده را نپرداخت و کنار کشید.

بیش از دو سال از موضوع گذشت. سال ها بود که نام من به عنوان داور پیشنهادی از سوی اطاق بازرگانی اعلام شده بود و در پرونده های متعددی نیز با ایشان همکاری داشته ام. در یکی از روزهای شلوغ هفته خانم شیرازی از همکاران مرکز داوری این اطاق با من تماس گرفت که آقای دکتر محبی من را به عنوان داور در یکی از پرونده های مالی – بانکی تعیین نموده است. من هم از این موضوع خیلی خوشحال شدم. دلیل آن تجربه ای بود که در طول در مرحله از داوری به دست می آورده ام. به هر حال پرونده را مطالعه کردم و دستورات لازم صادر و وقت رسیدگی به طرفین ابلاغ و اعلام گردید.

برای تعطیلات سال نو میلادی به سیدنی رفته بودم. همان دوستم که در بانک کار می کرد به من زنگ زد و با سرور فراوان گفت دنیا خیلی کوچک است. به او گفتم که چی شده است. جریان چیست. او اشاره کرد که همان فردی که قرار بود پرونده اش را پش شما بیاورد به ایشان تماس گرفته است و اعلام نموده که در دعوایی که به طرف ایشان در مرکز داوری طرح شده است، من به عنوان داور انتخاب شده ام. جای شگرفی فراوان بود که در بین این تعداد وسیع از حقوقدان ها بنده باید به عنوان داوری انتخاب شوم که همان فرد به عنوان خوانده آن پرونده در آن حضور دارد. واقعا که دنیا بسیار کوچک است.

البته من در این اندرز نمی خواهم به موضوع رفتار موکل و یا به اینکه چرا وکیل آن پرونده نشده ام بپردازم شاید در فرصتی دیگر نیز به این موضوع اشاره شود. اما مساله این است که آیا می توان براحتی احتمال انتخاب من به عنوان داور این فرد را صرفا بر حسب اتفاق قرار داد. موضوع به این سادگی نیست که آن را بتوان احتمالی دانست بلکه دلیلی منطقی باید برای آن وجود داشته باشد. خداوند هستی و کهکشان را براساس نظم آفریده است. با وجود پیشرفتی که در حال حاضر در علم و تکنولوژی بشر داشته است نمی توان ادعایی برخلاف آن را مطرح نمود. این موضوع هم استثنائی بر این پدیده نیست. شاید بتوان موضوع چرخه انرژی را در اینجا مطرح نمود. تئوری کیاس و یا آشوب به این موضع پرداخته است. شاید بتوان درباب معیارهای آشوبگرایانه توجیه نمود که انرژی از هر منبعی متصاعد شود لاجرم بایستی دوباره به اصل خود رجوع کند. بر همین اساس است که در عالم هستی جزای رفتار خوب و بد انسان ها با توجه به ظرفیت های مادی و فیزیکی به وی منتقل می شود. در حقیقت آنچه که در عالم هستی و قواعد فیزیکی قابل تحقق نیست به معاد احاله گردیده است. معنای مخالف این نکته آن است که هر آنچه که در خلقت امکان جزای آن وجود داشته باشد در همین دنیا محقق خواهد شد.

2 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *