هر چند که وکالت استراتژیک، مفهوم جدیدی نیست، اما مفهوم آن به همان اندازه ای که در بسیاری از نظام حقوقی پیشرفت داشته است، در ایران توسعه نیافته است. اینجانب سعی خود را بر این قرار داده ام تا بتوانم در این خصوص ادبیاتی را تولید نمایم. به همین جهت، مطالبی در این زمینه گردآوری شده است.
وکالت استراتژیک به معنای برنامهریزی و اجرای دقیق اقدامات حقوقی با هدف دستیابی به بهترین نتایج ممکن برای موکل است. این نوع وکالت تنها به ارائه استدلالهای حقوقی محدود نمیشود، بلکه شامل تحلیل جامع از موقعیت حقوقی، بررسی جوانب مختلف پرونده، و پیشبینی نتایج ممکن میشود تا وکیل بتواند با تدوین استراتژیهای مؤثر، به اهداف مشخصی دست یابد.
در وکالت استراتژیک، وکیل نه تنها به قوانین و مقررات توجه دارد، بلکه به تحلیل عمیق از محیط حقوقی، روابط میان طرفین، و شرایط اجتماعی و اقتصادی مرتبط با پرونده میپردازد. این رویکرد کمک میکند تا وکیل بتواند نقاط قوت و ضعف پرونده را شناسایی کند و با بهرهگیری از آنها، بهترین راهکارها را برای حل مسائل حقوقی و دستیابی به نتیجه مطلوب برای موکل ارائه دهد.
هدف اصلی وکالت استراتژیک، ایجاد مزیت رقابتی برای موکل از طریق استفاده بهینه از ابزارهای حقوقی و استراتژیهای خلاقانه است. وکیل با استفاده از این رویکرد، تلاش میکند تا با کمترین هزینه و در کوتاهترین زمان ممکن، نتیجهای مطلوب و پایدار برای موکل خود فراهم کند.