coronavirus

اندرز پنجم: کرونا دشمنی سیاه تر از تاریکی یا عاملی برای رستاخیزی حقوقی

چند ماهی است که کشورهای مختلف با چالشی نو روبرو شده اند. بحرانی که بعد از جنگ های جهانی، بی سابقه بوده و بهت همگان را بر انگیخته است. عنصری حمله گر که هنوز دلیلی بر آزمایشگاهی بودن آن ارایه نشده است. گفته می شود از حیوانی به نام خفاش به انسان منتقل شده است. گمانه زنی ها بر آن است که از طریق غذا به انسان منتقل گردیده است. این عنصر وحشی، فقیر و ثروتمند نمی شناسد. در کشورهای صنعتی و فوق پیشرفته به همان اندازه وحشت بپا کرده که در کشورهای فقیر و یا جهان سومی خود نمایی نموده است. درمانی برای آن یافت نشده است و حتی دقیقا نمی توان گفت که چگونه عمل نموده و یا چگونه خود را به روز می نماید. ظاهرا با پوششی خاص در برابر تمامی آنتی بیوتیک ها مقاوم است. مسلط، قوی، آرام و بی صدا به ریه یعنی تنفس انسان یعنی عامل حیات او حمله می کند، البته از راه دهان و چشم که حرف هایی را زده که شاید نباید می زد و چشم بست بر مواردی که نباید می بست.
در دنیای تکنولوژي با صدها دانشگاه و مراکز علمی و تحقیقاتی که در آنها هزاران محقق، نویسنده، متفکر و عضو علمی فعالیت تمام وقت و شبانه روزی دارند، بشر مغرور به یافته های خویش، بر روی زمین نه به عنوان اشرف مخلوقات، بلکه تفرعن می نمود و یکی تازی می کرد در مقابل عظمت خلقتی بی بدیل. حالا ویروسی از خانواده حیوانات: «خفاش»، تمام دست آوردهای او را بلعیده است. خفاش حیوانی است زاییده در تاریکی. جانوری است که تاریکی حیات او را قوت می بخشد. موجودی است که از نور به تاریکی فرار می کند. چه معنای عجیبی در جهل که نماد تاریکی و خفاش که زاییده آن است. می توانست ویروسی از جنس فیل یا مورچه یا مرغ و یا احیانا مگس انسان را نشانه برود، اما تدبیر خلقت در تنبیه مخلوق، از طریق خفاش بوده است.
واژه انسان با انسانیت متفاوت است. ریشه انسان از نسیان است و نسیان از فراموشی انسان نشات می گیرد. انسان چه چیزی را فراموش کرده بود که قرار است تنبیه شود. تنبیه از ریشه تنبه است و تنبه به معنای بیداری است. قرار است انسان بیدار شود بر آنچه که خود فراموش کرده است و چرا خفاش قرار است او را بیدار کند. حیوانی که زاییده تاریکی است. در لابلای روزهای پر از حاشیه این روزها، فکر می کردم بر اینکه چقدر انسان ضعیف است و چقدر زیبا خلقت این ضعف را به رخ انسان کشید.
سالهاست که از پایان جنگ جهانی دوم می گذرد. انسان بر این خیال بود که می تواند با جایگزینی سازمان ملل متحد و تاسیس دسته وسیعی از سازمان های بین المللی و انجمن های غیر دولتی، صلح و آرامش را برای انسان به یادگار بیاورد. بنیان گذاران حقوق بین الملل بر این باور بوده اند که با ایجاد ساختارهایی نوین در جامعه بین المللی بتوانند از بروز مشکلاتی جهانی شامل جنگ، گرسنگی، بیکاری، تخریب محیط زیست و ارتقاء حقوق زندگی فردی و جامعه در معانی عام، دنیایی جدید را به بشریت ارایه نمایند. ویروس کرونا بیشتر از هر جنبه ای، ضعف ساختارهای سازمانی و حقوق عمومی بین المللی را به رخ جامعه بشریت کشاند. میلیون ها دلار هزینه و انجام ساعت ها ماموریت و یا برگزاری جلسات متعدد و متنوع در سازمان های بین المللی، در هر ماه و یا هر سال هزینه ای گزاف بر بشریت تحمیل می نموده است. اما هیچیک از آنها نتوانستند از ایجاد، پیشگیری و یا ممانعت از شیوع جلوگیری نمایند. افسوس که انسان درک نمی نماید که رستاخیزی نوین در زندگی انسانی بروز نموده است. انسان قبل از آنکه تاوان ضعف و یا نقصان امکانات پزشکی، دارو و امثالهم را بدهد، قربانی جهل و غروری شده است که از تاریک ترین غارهای تاریخ بشریت به او حمله ور شده است.
ای کاش بفهمد و اقرار کند بر ضعف خویش و طلب بخشش کند از طبیعتی که فقط بر او ظلم کرده است؟!!

منتشر شده در پایگاه خبری خبر آنلاین

1 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *