فیلم آموزشی شماره ۲

قضاوتی عجولانه، چرخشی خردمندانه و ضرورت توجه به اخلاق حرفه ای

توضیحات و متن ویدئو:

همراهان خوبم موضوع صحبت امروز من ، بیان یکی از اصول حرفه ای در شغل وکالت است. شاید موضوع اخلاق حرفه ای کمتر در دروس دانشگاهی و دوره های کاربردی مورد توجه قرار بگیرد.
اگر شما در دفتر وکالت یکی از وکلا به صورت اتفاقی فردی را ببینید که همکار شما کار اون فرد را قبول نکرده، و شما وکالت وی را بپذیرید، آیا بخشی از حق الوکاله خود را به همکارتان می دهید؟
یا اگر اشتباهی قضاوتی نادرست در مورد همکارتان داشته باشید، آیا از او عذرخواهی می کنید؟
آیا اگر انتقادی به همکار خود داشته باشید، به صراحت به او می گویید؟
خانم هری در حوزه حقوق مالکیت فکری از وکلای با سابقه بود. او ۳۲ سال دراین حوزه کار کرده بود، اما دیگر برایش جذاب نبود .احساس روزمرگی داشت. برای همین از شغل خودش در یکی از موسسات حقوقی معتبر استعفاء می دهد . به صورت اتفاقی با تبلیغ اجاره یک کفش فروشی در منطقه معمولی شهر مواجه شد. آنجا را برای کاری جدید انتخاب کرد. او تصمیم گرفت در امور کیفری کار خود را ادامه بده. اما کمی هم می ترسید. به هر حال احساس می کرد این کار هیجان بیشتری دارد.
خانمی مسن و چاق، به دفتر هری مراجعه کرد. او می خواست از دولت و صنایع غذاهای فست فود شکایت کند. خانم هری خیلی به او توجه نکرد.
جفرسون وکیلی مشهور و با سابقه، برای صحبت در مورد پرونده دیگری به دفتر خانم هری آمده بود. پس از شنیدن از نظر خانم هری ، خودش را به آن زن مایوس معرفی کرد. از ملکام کارمند خانم هری خواست که این خانم را به دفتر او بیاورد تا وکالت او را بپذیرد.
خانم هری به شدت از دست ملکام ناراحت بود. از نظر او جفرسون توانایی لازم را برای این کار نداشت.
خانم وکیل به دفتر همکارش رفت و ناراحتی و برداشت خودش از رفتار سودجویانه جفرسون را بهش گوشزد کرد. اما جفرسون کار خودش را کرد. او مصمم بود که در دادگاه برنده شود.
ساعتها برنامه ریزی برای دفاع آغاز شد. ملکام با جفرسون همکاری کرد.
در نهایت روز دادگاه فرا رسید.
پرونده ای چالشی که مستقیما عادات روزمره تمام شهروندان را مورد خطاب قرار داده بود.
بالاخره آنها توانستند که نظر مساعد دادگاه را جلب کنند. وکیل توانست سندیکای غذاهای فست فود را شکست دهد. در نتیجه مبلغ قابل توجهی به خانم شاکی پرداخت شد.
پس از آنکه آقای جفرسون حق الوکاله خود را دریافت کرد، چکی به مبلغ ۶۰۰ هزار دلار به ملکام داد تا به خانم هری بده.
خانم هری که مبهوت از رفتار حرفه ای جفرسون شده بود، پیش او رفت و از او تشکر کرد. او از اینکه همکارش را دست کم گرفته بود و اینکه به خواسته یک شهروند نیز بی توجه بود از او عذرخواهی کرد. او گفت که پرداخت بخشی از حق الوکاله برای او و همکارانشان بسیار دل چسب بوده است.
دو نکته قابل توجه در رفتار هری و رفتار جفرسون بود. جفرسون می توانست سهمی از حق الوکاله خود را به هری ندهد. رابطه این دو خیلی دوستانه نبود و هری هم فکر می کرد که جفرسون وکیلی سود جو و جاه طلب است. اما جفرسون نشان داد که علی رغم تمام اختلاف عقیده ای که با هری دارد اما می تواند در احترام حقوق همکار ان خود گام بردارد، حتی اگر با هم اختلاف داشته باشند. در مقابل هری هم که بارها در دیدار با جفرسون با لحنی ناراحت کننده با او برخورد کرده بود، زمانی که متوجه رفتار و یا شناخت نادرست خود از همکارش شده بود،از او عذرخواهی کرد و قبول کرد که نباید همکارش را دست کم بگیرد.
من به عنوان وکیل، قبل از آنکه مسلط به قانون و فن دفاع باشم، باید شخصیت خودم را خوب مدیریت کنم و به رفتار خودم مسلط باشم. موفق باشید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *