Corporate vs. Labor Interests: Examining Conflicts and Concerns
Introduction
The conflict of interest between corporations and labor has been a controversial issue since the industrial revolution in Europe. Legal professionals are working to restructure the legal framework that affects labor rights. While finding a “Justice Paradise” for labor is impossible, a balance between labor and owners must be achieved. This has led to the formation of labor associations and reshaped social activities in the modern history of the trade world.
برای دسترسی به متن مقاله اینجا را کلیک نمایید.
تضاد منافع بین شرکتها و کارگران از زمان انقلاب صنعتی در اروپا یک مسئلهی مورد بحث بوده است. حقوقدانان در حال کار برای بازسازی چارچوب قانونی هستند که حقوق کارگران را تحت تأثیر قرار میدهد. اگرچه یافتن بهشت عدالت برای کارگران غیر ممکن است، باید تعادلی بین کارگر و صاحبان کسب و کار داشته باشیم. این باعث شکلگیری انجمنهای کارگری و بازشکل فعالیتهای اجتماعی در تاریخ جدید صنعت جهان شده است.
اعلامیه جهانی حقوق بشر، که توسط مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شده است، حقوق کارگران را در جوامع صنعتی حفاظت میکند. حذف فقر و کاهش نرخ بیکاری به منظور احترام به صلح و امنیت بینالمللی توصیه شده است که در نتیجه حقوق افراد و جامعه به طور کل تحت تأثیر قرار میگیرد.
اگرچه قانون کار و دیگر مقررات مفهوم “تضاد منافع” را به طور واضح تعریف نمیکنند، اما شامل اصول عمومی است که از کارمندان جلوگیری میکند که به منافع اقتصادی شایستهی کارفرمایان خود بیتوجه شوند. کارمندان نمیتوانند به هیچ رفتاری بپردازند که باعث صدمه ر reputa اقتصادی، منافع شایسته یا هدف رابطه کاری با کارفرمایانشان بشود. همچنین نمیتوانند نظرات یا اعتراضات خود را به گونهای بیان کنند که باعث آسیب جدی یا صدمه به شایستگی اقتصادی و سازمانی کارفرمایانشان شود.
کارفرمایان مجاز به محدود کردن کارمندان خود برای حفاظت از منافع خود هستند. قانون کار به کارفرمایان اجازه میدهد که حقوقی را تعیین کنند که با توجه به حداقل امکانات لازم برای زندگی کارمندان و خانوادههایشان، مناسب باشند، اما افزایش سالانه در حقوق با نرخ تورم اقتصادی مناسب نیست.
در کشورهای زیادی، به کارمندان اجازه داده نمیشود که یک شغل ثانویه داشته باشند اگر با منافع کارفرمای اصلی خود تداخل داشته باشد و یا آن را نقض کند، به خصوص اگر دو کارفرمای یکسان یا مشابه فعالیت داشته باشند. شغلهای ثانویه میتوانند عملکرد وظایف اصلی کارمند را بهم بریزند، که کارفرمایان باید در هنگام تصمیمگیری در مورد جرایم مناسب به دقت مدیریت کنند. کارفرمایان میتوانند از شغلهای ثانویه جلوگیری کنند یا به عنوان نقض قرارداد به کارمندان هشدار دهند.
در نتیجه، چارچوب قانونی به منظور حفاظت از منافع اقتصادی شایسته کارفرمایان طراحی شده است که ممکن است آزادیها یا حقوق قانونی کارمندان را محدود کند. کارفرمایان باید در هنگام محدود کردن چنین حقوقی با دقت عمل کنند و اقداماتی را انجام دهند که به جلوگیری از وقوع شرایط تضادی کمک کنند. یک سیاست داخلی یا کد رفتار مفصل میتواند برای تعیین راهنماییهای واضح برای جلوگیری و حل تضاد منافع مفید باشد. قانون کار میتواند این شیوههای عملی را پشتیبانی کند.